نویسنده: حسن انصاری
یک نکته درباره ارتباطات علمی
حدود شش سال پیش مقاله ای از نویسنده این سطور در کتاب ماه دین منتشر شد درباره کرامیه که در آن پارهای از متون کرامی تازهیاب را معرفی و تحلیل سندی کرده بودم. در این مقاله به حساب خودم برای اولین بار نشان دادم که نویسنده کرامی مذهب و خراسانی زین الفتی و المبانی لنظم المعانی که پیشتر تعلق هر دو کتاب را به یک نویسنده خاص در همان مجله در مقاله ای کوتاه متذکر شده بودم، ابن بسطام الطحیری است از دانشمندان برجسته کرامی و بدین ترتیب انتساب کتاب زین الفتی به العاصمی نادرست است. من این مسئله را از طریق مقایسه کتاب المبانی با الایضاح اندرابی انجام داده بودم که نسخه خطی آن را شاید ده سال قبل تر از آن مرحوم محقق طباطبایی به من نشان داده بود و از سر لطفی خاص که ایشان به نویسنده داشتند و با بزرگواری ویژه خودشان و برخاسته از انتسابشان به خاندانی برجسته و اصیل، اجازه دادند عکسی از آنرا همراه بیش از دویست سیصد نسخه عکسی دیگر به منظور استفاده محققان دائرة المعارف بزرگ اسلامی تهیه کنم. باری تنها پس از انتشار کتاب قوارع القرآن از سوی آستان قدس رضوی، اهمیت کتاب الایضاح از نقطه نظر مطالعات کرامی برای من روشن شد و بعدا در هنگام تألیف مقاله ام درباره ایضاح اندرابی و المبانی در کتاب ماه دین، مسئله هویت نویسنده کتاب المبانی مورد مطالعه قرار گرفت. البته کار کاری پیچیده نبود؛ برای کسی که انسی با اسناد حدیث و طبقات رجال علمی خراسان داشته باشد، تشخیص این موارد چندان سخت نیست. بعدا خوشبختانه شنیدم یکی از فضلای تهران قصد چاپ کتاب المبانی را دارد که تاکنون می دانیم تنها بخشی از آن منتشر شده است. در پاریس هم با برخی از محققان که درباره کتاب مهم المبانی سخن می رفت، در طول این چند سال همواره نظر اینجانب درباره هویت نویسنده کتاب مورد تأیید آنان قرار می گرفت؛ اما متأسفانه مانند بسیاری از مقالات و کتابها و آثار علمی که به زبانهای فارسی و یا حتی عربی منتشر می شوند، عموم محققان و خاورشناسان غربی بسیار دیر از محتوای آن مقالات مطلع می گردند و گاهی هم در این سوی دنیا با کارهای علمی ای روبرو می شویم که به کلی از محصولات علمی محققان شرقی بی اطلاع هستند و به همین دلیل نیز کارهای تکراری بعضا انجام می پذیرد. خوشبختانه محققان ایرانی، به ویژه در سالهای اخیر شناخت بسیار خوبی از مقالات و کتابهای تحقیقی مغرب زمین و به ویژه مقالات مجلات و کتابهای منتشر شده از سوی بنگاههای معروف چاپ و انتشار کتاب در غرب پیدا کرده اند و بنابراین اگر علاقمند به پی گیری این مقالات باشند، به سادگی به آنها دسترسی پیدا می کنند. در زمینه های تاریخ و مذهب و فرهنگ ایرانی در سالیان اخیر تحقیقات بسیار خوبی از سوی محققان ایرانی و به ویژه نسل جوان انتشار یافته است که اطلاع از آنها برای محققان غربی که علائق مشترک دارند، بی نهایت مفید می تواند باشد؛ به خصوص در مورد کشف نسخ خطی و یا انتشار اسناد و مدارک تاریخی. اگر نهادی در ایران همت خود را برای ترجمه و انتشار این دست مقالات به زبان انگلیسی متمرکز کند و نشریه ای وزین و علمی در ایران متعهد انتشار این دست مقالات و یا خلاصه کتابها به زبان انگلیسی شود، بی تردید سهم ما ایرانیان در تحقیقات مربوط به تاریخ و فرهنگ، دست کم در مورد ایران و تاریخ فرهنگ ایرانی انعکاس بهتری در مجامع علمی غرب خواهد داشت.
پیشتر گفتم که به حساب خودم فکر می کردم برای نخستین بار از هویت نویسنده کتاب مهم و مشهور المبانی لنظم المعانی در مقاله مجله کتاب ماه دین رمز گشایی کرده ام؛ تا اینکه امروز در یکی از سایتهای عربی که به مباحث قرآنی می پردازد و نمی دانم که به چه کسی و یا کشوری وابسته است، دیدم که بحثی را درباره این کتاب به صورت اقتراح دامن زده اند و بعد مقاله ای را معرفی می کنند در مجله ای در بغداد به نام الرسالة الاسلامیة که آنرا نمی شناسم و نمی دانم که پایه علمی آن مجله چقدر است؛ باری دیدم که محققی در سال ۱۴۰۴ قمری یعنی سالها پیش از من درست همین راه بنده را رفته و رمز کتاب المبانی را بر اساس نسخه کتاب الایضاح گشوده است. اما متأسفانه قدر کار علمی او به دلیل آنکه در نشریه ای ناشناخته مطلبی نوشته و کارش در مجلات معتبر علمی خاورشناسی و علمی انعکاس نیافته است، شناخته نشده و تازه نویسنده این سطور نیز به دلیل عدم آشنایی با آن مقاله و آن مجله که شاید حتی نسخه ای از آن هم در ایران نباشد، سالها بعد دست به کاری تکراری زده است. با همه این احوال نویسندگان آن سایت اشاره ای نیز به دو مقاله من درباره کتاب المبانی و زین الفتی دارند که نشان می دهد شاید بعضا وضع عربها از این لحاظ از ما بهتر است و به نوشته های فارسی عنایتی دارند. در دوره جنگ عراق و ایران، کتابها و مقالات خوبی از سوی محققان عراقی درباره تاریخ و فرهنگ اسلامی منتشر می شد که طبعا اطلاع از آنها برای محققان ایرانی امکان پذیر نبود و این امر البته طبیعی بود؛ اما امروزه به دلیل گستره وسیع مجازی دستیابی به این دست اطلاعات بسیار ساده تر شده است؛ با این وصف همچنان عامل زبان مانع بزرگی برای انتقال تلاشهای علمی ایرانیان به گستره ای وسیعتر است. منبع مقاله :
http://ansari.kateban.com/
حدود شش سال پیش مقاله ای از نویسنده این سطور در کتاب ماه دین منتشر شد درباره کرامیه که در آن پارهای از متون کرامی تازهیاب را معرفی و تحلیل سندی کرده بودم. در این مقاله به حساب خودم برای اولین بار نشان دادم که نویسنده کرامی مذهب و خراسانی زین الفتی و المبانی لنظم المعانی که پیشتر تعلق هر دو کتاب را به یک نویسنده خاص در همان مجله در مقاله ای کوتاه متذکر شده بودم، ابن بسطام الطحیری است از دانشمندان برجسته کرامی و بدین ترتیب انتساب کتاب زین الفتی به العاصمی نادرست است. من این مسئله را از طریق مقایسه کتاب المبانی با الایضاح اندرابی انجام داده بودم که نسخه خطی آن را شاید ده سال قبل تر از آن مرحوم محقق طباطبایی به من نشان داده بود و از سر لطفی خاص که ایشان به نویسنده داشتند و با بزرگواری ویژه خودشان و برخاسته از انتسابشان به خاندانی برجسته و اصیل، اجازه دادند عکسی از آنرا همراه بیش از دویست سیصد نسخه عکسی دیگر به منظور استفاده محققان دائرة المعارف بزرگ اسلامی تهیه کنم. باری تنها پس از انتشار کتاب قوارع القرآن از سوی آستان قدس رضوی، اهمیت کتاب الایضاح از نقطه نظر مطالعات کرامی برای من روشن شد و بعدا در هنگام تألیف مقاله ام درباره ایضاح اندرابی و المبانی در کتاب ماه دین، مسئله هویت نویسنده کتاب المبانی مورد مطالعه قرار گرفت. البته کار کاری پیچیده نبود؛ برای کسی که انسی با اسناد حدیث و طبقات رجال علمی خراسان داشته باشد، تشخیص این موارد چندان سخت نیست. بعدا خوشبختانه شنیدم یکی از فضلای تهران قصد چاپ کتاب المبانی را دارد که تاکنون می دانیم تنها بخشی از آن منتشر شده است. در پاریس هم با برخی از محققان که درباره کتاب مهم المبانی سخن می رفت، در طول این چند سال همواره نظر اینجانب درباره هویت نویسنده کتاب مورد تأیید آنان قرار می گرفت؛ اما متأسفانه مانند بسیاری از مقالات و کتابها و آثار علمی که به زبانهای فارسی و یا حتی عربی منتشر می شوند، عموم محققان و خاورشناسان غربی بسیار دیر از محتوای آن مقالات مطلع می گردند و گاهی هم در این سوی دنیا با کارهای علمی ای روبرو می شویم که به کلی از محصولات علمی محققان شرقی بی اطلاع هستند و به همین دلیل نیز کارهای تکراری بعضا انجام می پذیرد. خوشبختانه محققان ایرانی، به ویژه در سالهای اخیر شناخت بسیار خوبی از مقالات و کتابهای تحقیقی مغرب زمین و به ویژه مقالات مجلات و کتابهای منتشر شده از سوی بنگاههای معروف چاپ و انتشار کتاب در غرب پیدا کرده اند و بنابراین اگر علاقمند به پی گیری این مقالات باشند، به سادگی به آنها دسترسی پیدا می کنند. در زمینه های تاریخ و مذهب و فرهنگ ایرانی در سالیان اخیر تحقیقات بسیار خوبی از سوی محققان ایرانی و به ویژه نسل جوان انتشار یافته است که اطلاع از آنها برای محققان غربی که علائق مشترک دارند، بی نهایت مفید می تواند باشد؛ به خصوص در مورد کشف نسخ خطی و یا انتشار اسناد و مدارک تاریخی. اگر نهادی در ایران همت خود را برای ترجمه و انتشار این دست مقالات به زبان انگلیسی متمرکز کند و نشریه ای وزین و علمی در ایران متعهد انتشار این دست مقالات و یا خلاصه کتابها به زبان انگلیسی شود، بی تردید سهم ما ایرانیان در تحقیقات مربوط به تاریخ و فرهنگ، دست کم در مورد ایران و تاریخ فرهنگ ایرانی انعکاس بهتری در مجامع علمی غرب خواهد داشت.
پیشتر گفتم که به حساب خودم فکر می کردم برای نخستین بار از هویت نویسنده کتاب مهم و مشهور المبانی لنظم المعانی در مقاله مجله کتاب ماه دین رمز گشایی کرده ام؛ تا اینکه امروز در یکی از سایتهای عربی که به مباحث قرآنی می پردازد و نمی دانم که به چه کسی و یا کشوری وابسته است، دیدم که بحثی را درباره این کتاب به صورت اقتراح دامن زده اند و بعد مقاله ای را معرفی می کنند در مجله ای در بغداد به نام الرسالة الاسلامیة که آنرا نمی شناسم و نمی دانم که پایه علمی آن مجله چقدر است؛ باری دیدم که محققی در سال ۱۴۰۴ قمری یعنی سالها پیش از من درست همین راه بنده را رفته و رمز کتاب المبانی را بر اساس نسخه کتاب الایضاح گشوده است. اما متأسفانه قدر کار علمی او به دلیل آنکه در نشریه ای ناشناخته مطلبی نوشته و کارش در مجلات معتبر علمی خاورشناسی و علمی انعکاس نیافته است، شناخته نشده و تازه نویسنده این سطور نیز به دلیل عدم آشنایی با آن مقاله و آن مجله که شاید حتی نسخه ای از آن هم در ایران نباشد، سالها بعد دست به کاری تکراری زده است. با همه این احوال نویسندگان آن سایت اشاره ای نیز به دو مقاله من درباره کتاب المبانی و زین الفتی دارند که نشان می دهد شاید بعضا وضع عربها از این لحاظ از ما بهتر است و به نوشته های فارسی عنایتی دارند. در دوره جنگ عراق و ایران، کتابها و مقالات خوبی از سوی محققان عراقی درباره تاریخ و فرهنگ اسلامی منتشر می شد که طبعا اطلاع از آنها برای محققان ایرانی امکان پذیر نبود و این امر البته طبیعی بود؛ اما امروزه به دلیل گستره وسیع مجازی دستیابی به این دست اطلاعات بسیار ساده تر شده است؛ با این وصف همچنان عامل زبان مانع بزرگی برای انتقال تلاشهای علمی ایرانیان به گستره ای وسیعتر است. منبع مقاله :
http://ansari.kateban.com/
/ج